یکتا جونم یکتا جونم ، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره
تینا جونم تینا جونم ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

عشق های مامان یکتا و تینا

احوال من و نی نی ما و عشقم یکتا

سلام عشق مامان یکتا جان و سلام مخصوص بر نی نی توی دلم نمی دونم چی هست امیدوارم هر چی می خواهد باشه باشه فقط سالم باشه دیروز رفتم دکتر برای معانیه که دکتر برایم ازمایش نوشت ازمایش  کلی که قند و عفونت و کم خونی از این جور چیزها قراره یکشنبه هفته دیگه دوباره برم دکتر فقط برایم دعا کنید برای کم خونی ام مشکلی دوباره پیش  نیایدبه امید خدا بی فکر پیش اسفند ماه به  احتمال زیاد زایمان من هست . فقط برایم دعا کنید یکتا گلم از خوشحالی نمی دانی چه کار نمی کنه خیلی ذوق می کنه میگه مامانی کی نی نی ما به دنیا می اید می گفتم هر وقت رفتیم دوباره ماهی قرمز بخریم نی نی ما هم می ای...
13 تير 1391

بدون عنوان

    خبر خبر خبر دوستان عزیز و خاله های مهربان یک خبر دارم لطفا" بیا ادامه مطلب   من دیروز رفتم ازمایش جواب مثبت بود بله یکتای من شد دوتا فقط منتظر دعای شما دوستان هستم که به سلامتی ٩ ماه تمام شود.   ...
6 تير 1391

جشن خانه شهر

      سلام دخترم عزیز دلم یکتا جان دیروز عصر اومدم دنبال یکتا با همسایه خانم توکلی المیرا عرفان الهام مریم خانم و هستی کوچولو رفتیم خانه شهر جشن حضرت ابوالفضل خیلی تا خیلی خوش گذشت چه قدر خندیدم جای همگی خالی بعد ساعت 8 بود رفتیم خانه  تو که طبق معمولی تاب بازی و اذیت کردن روی حیاط من هم رفتم تا کمی به کارهای خونه برسم ساعت 11 بود که بابایی اومد برای تو و بچه ها بستنی خریده بود 10 دقیقه ایی پایین پیش همسایه بودیم و بعد اومدیم بالا خلاصه روی هم رفته خیلی خوش گذشت . جای همگی خالی خالی     ...
5 تير 1391

گردش دو روزه

  سلام عشقم و نفسم یکتا گلم   عزیزمی ببخشید که دیر می ایم اپ می کنم باور کنید به خاطر مشغله زیاد کاری که توی شرکت دارم نمی توانم به کارهایم برسم توی این مدت خیلی اذیت می کنی یکتا جون هر بعد از ظهر که می رویم خونه فورا می روی روی حیاط پیش بچه ها بازی کردن با المیرا و عرفان خدا را شکر مشگل خاصی نداری ولی با هستی که درست یک سال از تو بچه تر هست نمی سازی همش جنگ داری خوب از دیروز بگم شب چهارشنبه  همسایه ها قرار گذاشتند که باهم بریم گردش کوهپایه عصر پنجشنبه راه افتادیم ساعت حدودای 5 عصر بود که رفتیم کوهپایه  خلاصه تا رفتیم باغ یکی از همکارهای مامانی شب را هم...
3 تير 1391
1